دِلِم دِي مِي کِنهَ سِيت بي وَفا يارم کُجارِتَي چراغِ روشِنـي بَخشِ شـوِ تارِم، کَجا رَتـي ذِلِيخا طَلعَتِم، ليلي جِمالِم، شـورِ شيرينـم غِزالِ دشت عشقِم، کوکِ کو سارم کجا رَتي دِلِم هِه ها دِ هُوِلت، ديري و دلواپسي سختَه سِتِينم، سُوگليم، سُوزهِ نمکِدارم، کجا رتي اِلهي دِيـر دِ جُونِت حالِ امسالِم پـريشونه اُميـدم، هم نشينِ پارو پيرارم، کجـا رتـي تُودُوني، بي تو ز ِندونه زمين و آسموسيِ مِه نُکوُ وِ تَرکِ دنيا کِـرده وادارِم، کجا رتـي غَريوم، غَم دِکولِم، دِل دِهُوِلم؛ طاقِتم طاقه بيـا و نِيل چِني دِ زير آوارم، کجـا رتـي زمسُو جُلِ جانهِ وَ نَـه و ميل سَفَـر نـارَه بهار پُر گُل و پُر بَرگ و پر بارم کجا رتي دَريچِه وا نوِي رِي وِ دِلم دل بي تو دِل تَنَه زِل روزِ خوشم، ماهِ شوِ تـارِم، کجـا رتـي فِلک وا اي همه زُورِي که داره کِه حَريفم بي غَمِ بي هُم زِوُنـي، شُوَنَه شـارم کجـا رتـي نه سَرمَنوُ نه ساموني، نه دارِي و نه دَرموني تک و تَينامَه نِه مَه، کُل کَس و کارم کجا رتي شُوِم آساره بارُووا تو بـي، بي تو خدا دُونه مِه يه آساره دِي هفت آسمو نارم، کجا رتي مه وا وِر گشتنت، ور گشتِنه دور شبـابِمِه سَـر پيري، اُميـدم، آرزو دارم، کجـا رتـي برگردان به فارسي 1 ـ دود از دلم بلند شده براي تو، يار بيوفاي من کجا رفتي، چراغ روشني بخش شبهاي تاريکم کجا رفتي 2 ـ زليخا طلعت من، ليلي جمالِ من، شور شيرينترين لحظههاي من، غزال دشت عشق من، کبک کوهسارانم کجا رفتي 3 ـ دلم دايم دلتنگ توست دوري و دلواپسي سخت است ـ ستون زندگيم، سوگلي قصر دلم، سبزة با نمک من کجا رفتي 4 ـ الهي که از جان تو به دور باد امسال حال پريشاني دارم ـ اميد من همنشين پارسال و سالهاي پيش از آنم، کجا رفتي 5 ـ تو ميداني که زمين و آسمان بي بودن تو براي من زندان ميشوند کاري نکن که وادار به ترک کردن دنيا بشوم کجا رفتي 6 ـ غريبم کوله باري از غم دارم، گرفتار دلهرهام، بيطاقتم، بيا و مگذار اينگونه در زير آوار بمانم، کجا رفتي 7 ـ زمستان رخت و فرش خود را پهن کرده و قصد رفتن ندارد ـ بهار پر از گل و برگ و بهار من کجا رفتي 8 ـ پنجرهاي بر روي دل من باز نشد بدون تو دلتنگم ـ ستارة روزهاي خوش من، ماه شبهاي تاريکم کجايي 9 ـ فلک با تمام زوري که دارد هيچ وقت حريف من نشد ـ غم همزبان نداشتن مرا سرگردان کرده است کجا رفتي 10 ـ نه سروساماني دارم و نه (براي دردم) دارو و درماني، تک و تنها ماندهام اي همة کسان من کجا رفتي 11 ـ من با بازگشت تو، بازگشتن دوران شبابم را در اين پيري آرزو ميکنم، کجا رفتي