عالم رهين مشق و مرام معلّم است دنياي علم، دانة دام معلّم است بيرهنما به مقصد خود کس نميرسد پروانة عبور، پيام معلّم است بعد از مقام خالق و خيل پيمبران والاترين مقام، مقام معلّم است بي او گره ز کار کسي وا نميشود تنها گرهگشاي، کلام معلّم است دريافتم زِ گفتة مولاي خود علي ارباب روزگار غلام معلّم است آن باده اي که مستي روحاني آورد تا مرز خط جور به جام معلم است آن بيرقي که مظهر ايمان و آبروست در اهتزاز، بر سر بام معلم است انگيزة ظهور هنرهاي ماندگار در ساية قعود و قيام معلم است پيغمبر است و کار خدايي کند، شباب آن کو به زير ساية نام معلم است