شيرين ترين ترانه

← بازگشت به فهرست اشعار

مادر، نشاط و عيشم و سرمستيم تويي عشق و اميد و آرزوي هستيم تويي رود و رباب و رايحة روح پروري آرام جان و قُوتِ قويدستيم تويي مادر، ز ياد من نرود، لاي لاي تو نجوا و نغمه‌هاي خوش آشناي تو ياد آورم ِز شام غم و روز شاديم ياد آورم زِ اشک تو و خنده هاي تو مادر زِ ياد من نرود، شب نخفتنت بهر به خواب رفتن من قصه گفتنت مادر زِ ياد من نرود، در کنار من غم خوردن و به خنده زِ من غم نهفتنت مادر، بهار با همه زيبايي و وقار با بوسة بنفشه به دامان جويبار با سبزه‌هاي سرزده بر طرف دشتها با بلبلان مست و غزلخوان و بي‌قرار با رقص غنچه‌ها به سرِ شاخِ ارغوان با ناز و عشوه‌هاي عروسان آسمان با آن خنک نسيم صفا بخش صبحگاه با هرچه گفته‌اند از آن، خيل شاعران کي با بهار حُسنِ تو، مادر برابر است بر تارک بهار، جمال تو افسر است شيرين‌ترين ترانه، همان لاي لاي تست زيباترين شکوفه لبان تو مادر است مادر، بهار حُسنِ تو بس پُربها بُوَد لطف و صفا و سادگيت، کيميا بُوَد مِهرآفرين نگاه و دلارا تبّسمت رمز نشاط خاطر و رازِ بقا بُوَد مادر بهشت عدن خدا زير پاي تست جاه و جلال جنّت يزدان براي تست امروز را اگر چه به نام تو گفته‌اند مادر تمام روزهاي خدا، روزهاي تست مادر، به مهرباني تو، خو گرفته‌ام گل گونه از تو رنگ گل و بو گرفته‌ام من قايقي شکسته زِ موجم، تو ساحلي عمريست در کنار تو، پهلو گرفته‌ام مادر، فداي چهرة چون آفتاب تو ايثار و عشق و عاطفة بي‌حساب تو عمرت فدا به خاطرِ من شد، چه مي شود اکنون فداي عشق تو گردد، شباب تو اهواز 25/9/1351