زندگي زيباست، با ياران همدم، بيشتر عمر شيرين است، سر بر دامن هم، بيشتر زندگي زيباست، ايّامي که با ديدار دوست سور و سات عيش، ميگردد فراهم بيشتر زندگي زيباست، هنگامي که در چشمان من ميشود نقش نگاه او مجسّم، بيشتر زندگي زيباست، ساعاتي که آن سرو بلند سر به روي شانههايم ميکند خم بيشتر زندگي زيباست، روزي کز نسيم روي دوست ميگريزد از دل افسردهام، غم بيشتر زندگي زيباست، وقتي با گذشت ماه و سال ميشود دور پريشان خاطري کم بيشتر زندگي زيباست، هنگامي که با ذکر علي ميزنم در پيش غير و آشنا دم بيشتر زندگي زيباست، درحالي که با يادش شباب مينهد بر زخمهاي کهنه مرهم بيشتر