دلگيرتر از سکوت

← بازگشت به فهرست اشعار

مهجور ز جمع باده نوشانستم هم صحبت افتاده ز جوشا نستم جاري شده در کوير ناکاميها سرگشته تر از خانه به دوشانستم هرگز به مرادي نرسيده است دلم هرچند زخيل خرقه پوشانستم فـرياد من از سکوت دلگيرتر است خنيـانگـر خطـة خمـوشـانستم عمريست به سان زورقي سرگردان سيلي خور امواج خروشانستم با شور و نشاط الفتي نيست مرا همبستر عـافيت فـروشـانستـم سوگند به جان دوست کز عهد شباب سر سلسلة حلقه به گوشانستم