جرقة عشق

← بازگشت به فهرست اشعار

تو روح سبزترين سروهاي اين چمني هميشه خوبِ من، الهام بخش شعر مني هميشه منتظرم، تا به قهر يا که به ناز رسد به گوش من از گوشة لبت سخني ترا هميشه و با هر بهانه، مي‌بينم تو را که نيم نگاهي به من نمي‌فکني نشد دمي که نگويم، ترا رها سازم نشد دمي که تو راه دل مرا، نزني به سحر ساحر چشمت، که با جرقة عشق فکنده برد دل تنگم به دلبري، رسني به شوق لحظة وصل تو، مي زند شب و روز دلي که روز و شبش بي‌خيال مي‌شکني بيا که با تو شبابم، دوباره، برگردد که بي‌تو روح ندارم، تو روح من به تني