بي تو بال و پر پرواز ندارد دل من بي تو جز ناله هم آواز ندارد دل من بي تو در سينة من ميل تپيدن نکند بي نفسهاي تو اعجاز ندارد دل من تو دلم را به تماشاي جنون ميبردي بي تو يک پنجرة باز ندارد دل من برق چشم تو چراغ شب کارونم بود بي تو تلواسة اهواز ندارد دل من گر نتابد مه روي تو، چو خورشيد جنوب ساحلي غرق گل ناز ندارد دل من شعر من موج يِم شوق تماشاي تو بود بي تو حرفي پي ابراز ندارد دل من عالمي شد خبر از حال پريشان شباب سَرِ بنهفتن اين راز ندارد دل من