هرچند، خون ز دست تو دلبند ميخورم سبزم که با خيال تو پيوند ميخورم گرچه هزار آب دعا از سرم گذشت اي گل، هنوز هم به تو سوگند ميخورم عمريست کز سبوي غم اين جام اشک را بـا يـاد آن تـرانة لبخند ميخورم هر چند، غير زهر به کامم زمان نريخت با ذکر نام تو، شکر و قند ميخورم گرچه خزان رسيده به باغ شباب من سبزم که با خيال تو، پيوند مي خورم