ابجد عشق

← بازگشت به فهرست اشعار

گرچه آن شوخ از اين مسأله غافل شده است قصة غصة من نقل محافل شده است سيل اشک آمد و خاموش نشد آتش دل شرر و شعله نصيب من بيدل شده است آستان بوس تو سر پيش فلک خم نکند خرّم آنکس که بدين مرتبه نايل شده است اي که در مکتبت آموختي ام ابجد عشق سالک بي سرو پا مرشد کامل شده است تا قبول غم عشقت به دل افتاد مرا دل ناقابل من گوهر قابل شده است کعبه را ميل تو منظور همه عالم کرد ورنه اين خانه بنا از حَجر و گل شده است خم نشد در گذر عمر قد سرو شباب به کمانخانة ابروي تو مايل شده است