به زودي ز شهر شما ميروم از اين شهر دير آشنا ميروم اگر چه دو دست مرا بستهاند چو مرغان پا در هوا ميروم از اينجا، به هر جاي اين آب و خاک که باشد مقدّر مرا، ميروم دل زود رنجم، هوايي شده است مپرسيد از من، چرا ميروم من از کار خود سخت سردرگمم نمي دانم آخر، کجا ميروم اگر گاهي از من، مکدّر شديد ببخشيد بر من خطا، ميروم شباب من، آن سوي اين ابرهاست به آن سوي اين ابرها ميروم