صيد صدف

← بازگشت به فهرست اشعار

لب‌هاي تو گُلند و گُلاب است بوسه‌ات مستي فزا تر از مي ناب است بوسه‌ات شيرين‌تر از حلاوت قند مکرّر است پُرشورتر ز طعم شراب است بوسه‌ات شعر بهار بوسة تو، نا سرودني است تفسير نانوشته کتاب است بوسه‌ات دود و دم بساط طربناک وصل را آب است و آتش است و کباب است بوسه‌ات ساز صبا و لحن دِل انگيز دِلکش است سنتور و تار و چنگ و رباب است بوسه ات از من مپرس، کز تو چه مي‌خواهد اين دِلم از بهر هر سؤال، جواب است بوسه‌ات لب بر لبت نهاده، گر از هوش مي‌روم ثاقب‌ترين حضورِ شهاب است بوسه‌ات در کوچه باغ خاطره، الهام بخش اين بي‌سرپناهِ خانه خراب است بوسه‌ات با سکر بوسه‌هاي تو در خواب مي‌روم در حالتي که، رهزن خواب است بوسه‌ات صيد صدف، حکايت ديرينة دِل است در ساحلي که لعل مذاب است بوسه‌ات مي‌سوزدم گهي و گهي، مي‌نوازدم آيينه دار آتش و آب است بوسه‌ات اين حال را توان شمردن، نمانده است بيرون ز حد و مرز حساب است بوسه‌ات با تو، کلام آخرم اين است، عشق من شور نهان به شعر شباب است بوسه‌ات