شود آيا که من به او برسم به همان، مهرِ ماه رو برسم سر به ساحل نمي زنم، دريا تا به مرگي چو مرگ قو برسم به تمامي آنچه ميخواهد دِلم از بخت، مو به مو برسم بشکنم اين سکوت سنگين را پاي کوبان به هاي و هو برسم دست او سايه برسرم بکشد عاشقانه به آبرو برسم تن بشويم درون چشمة عشق سر سجاده با وضو برسم خاک برسر کنم خماري را به مي و ساغر و سبو برسم چه شود با دوباره ديدن او من به پايان جستجو برسم آرزو داشتم نه در پيري در جواني به آرزو برسم در دو چشمان شوخ و شهلايش با شبابم به گفتگو برسم